کد مطلب:29062 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:128

رفیق من در بهشت












3520. پیامبر خداصلی الله علیه وآله - به علی علیه السلام -:تو رفیق من در بهشتی.[1].

3521. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:ای علی! تو برادر من، همدم من و رفیق من در بهشتی.[2].

3522. امام علی علیه السلام:برادرم پیامبر خدا فرمود:«ای علی! تو همدم من و رفیق من در بهشتی».[3].

3523. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:ای علی! تو در بهشت با منی.[4].

3524. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:ای علی! من از خدا خواستم كه تو را در بهشت با من قرار دهد.[5].

3525. پیامبر خداصلی الله علیه وآله - به علی علیه السلام -:در روز قیامت، تو نزدیك تر از همه به من قرار داری. خانه من و خانه تو در بهشت، مثل خانه دو برادر، روبه روی هم است.[6].

3526. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:ای علی! روز قیامت، دست تو در دست من است. هر جا كه وارد شوم، با من وارد خواهی شد.[7].

3527. پیامبر خداصلی الله علیه وآله - به علی علیه السلام -:روز قیامت، شتری از شترهای بهشتی به تو داده خواهد شد و بر آن سوار می شوی. زانوی تو چسبیده به زانوی من و ران پای تو چسبیده به ران پای من خواهد بود تا به بهشت، داخل شوی.[8].

3528. پیامبر خداصلی الله علیه وآله - در توصیف علی علیه السلام -:ای اُمّ سلمه! او در روز قیامت، بر شتری از شتران بهشتی به نام «محبوبه» برانگیخته می شود. زانوی او چسبیده به زانوی من و ران پای او چسبیده به ران پای من خواهد بود.[9].

3529. تاریخ دمشق - به نقل از جابر -:پیامبر خدا فرمود:من و این (یعنی علی علیه السلام) در روز قیامت، این گونه (و دو انگشت سبّابه خود را كنار هم گذاشت)، خواهیم آمد.[10].

3530. امام علی علیه السلام:من در رخت خوابْ خوابیده بودم كه پیامبر خدا وارد شد. حسن یا حسین آب خواستند. پیامبرصلی الله علیه وآله برخاست و به طرف گوسفند كم شیری كه داشتیم، رفت و آن را دوشید و پر شیر شد. حسن [ برای نوشیدن]، پیش آمد و پیامبرصلی الله علیه وآله او را بازداشت. فاطمه گفت:ای پیامبر خدا! گویی دیگری (یعنی حسین) نزد تو محبوب تر است؟ فرمود:«نه؛ ولی او زودتر آب خواست» و آن گاه فرمود:«من و تو و این دو و این كه خوابیده، در روز قیامت، در یك جا هستیم».[11].

3531. كشف الغُمّة:علی علیه السلام گفت:ای پیامبر خدا! آیا در بهشت می توانیم هرگاه كه خواستیم، تو را زیارت كنیم؟ فرمود:«ای علی! هر پیامبری رفیقی دارد كه اوّلین كسی است كه به او ایمان آورده است».

سپس هنگامی كه این آیه نازل شد:«أُوْلَل-ِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَآءِ وَالصَّلِحِینَ وَحَسُنَ أُوْلَل-ِكَ رَفِیقًا؛[12] آنان با كسانی محشور خواهند بود كه خداوند، ایشان را گرامی داشته است:پیامبران و راستان و شهیدان وشایستگان! و آنان چه نیكو همدم هایی هستند!»، پیامبر خدا، علی علیه السلام را فراخوانْد و فرمود:«خداوند، پاسخ آنچه را كه پرسیدی، فرو فرستاد و تو را رفیق من قرار داد؛ چون اوّلین كسی بودی كه ایمان آوردی، و چون تو صدّیق اكبری».[13].

3532. تاریخ دمشق - به نقل از زید بن ابی اوفی -:در مسجد پیامبر خدا بر وی وارد شدم. فرمود:«فلانی پسر فلانی كجاست؟» و به چهره یارانش نگاه می كرد.

[ زید، آن گاه، حدیث برادری اصحاب را یادآور شد كه در آن است:] علی علیه السلام گفت:وقتی دیدم با یارانت بجز من، چنان رفتار كردی [ و همه را با هم برادر ساختی]، روح [ از تن] من رفت و پشتم شكست. اگر این كار به خاطر ناخشنودی از علی است، گذشت و بخشش از توست.

پیامبر خدا فرمود:«سوگند به آن كه مرا به حق برانگیخت، تو را جز برای خودم نگه نداشتم. تو نسبت به من، چون هارون نسبت به موسی علیه السلام هستی، جز آن كه پیامبری پس از من نیست و تو برادر و وارث منی». گفت:چه چیز از تو به ارث خواهم برد، ای پیامبر خدا؟ فرمود:«آنچه كه پیامبران پیش از من به ارث گذاشتند». گفت:پیامبران پیش از تو چه چیز به ارث گذاشتند؟ فرمود:«كتاب پروردگارشان و سنّت پیامبرانشان، و تو به همراه فاطمه، دخترم، در قصر من در بهشت هستی و تو برادر و رفیق منی».

آن گاه پیامبر خدا این آیه را خوانْد:«إِخْوَ نًا عَلَی سُرُرٍ مُّتَقَبِلِینَ[14]؛ برادرانه، بر تخت هایی رو به روی یكدیگر نشسته اند»؛ یعنی دوستداران یكدیگر در راه خدایند كه بعضی بر بعضی دیگر می نگرند.[15].

ر. ك:ص 144 (مقام های اُخروی/پرچمدار من است).









    1. صحیفة الإمام الرضاعلیه السلام:14/275، مناقب الإمام أمیر المؤمنین:264/338/1 و ص 293/369.
    2. تاریخ بغداد:6712/268/12.
    3. تاریخ دمشق:8401/61/42.
    4. شرح الأخبار:838/477/2، ذخائر العقبی:162.
    5. تفسیر فرات:551/411.
    6. الأمالی، صدوق:135/136.
    7. تاریخ دمشق:8889/328/42، كفایة الطالب:182، الریاض النضرة:182/3.
    8. فضائل الصحابة:1047/612/2، تاریخ دمشق:8890/328/42.
    9. مناقب الإمام أمیر المؤمنین:293/369/1.
    10. تاریخ دمشق:8960/367/42؛ عیون أخبار الرضا:215/58/2.
    11. مسند ابن حنبل:792/217/1، فضائل الصحابة:1183/692/2.
    12. نساء، آیه 69.
    13. كشف الغمّة:87/1، شرح الأخبار:700/349/2، مناقب آل أبی طالب:231/3.
    14. حجر، آیه 47.
    15. تاریخ دمشق:8387/53/42، فضائل الصحابة:1085/638/2.